درباره ما | اطلاع رسانی دفاع مقدس | سخنرانی | صوت | گالری فکه | فیلم | مصاحبه | تحلیل نبرد | ارتباط با ما
    صفحه نخست / مدیریت و فرماندهی امام خمینی در دفاع مقدس

رهبری امام خمینی در دوران دفاع مقدس - پایانی

 

...آنان همراه با هنرشان به معراج راه می‌گشایند و قطره‌های خونشان را بسان آینه‌ای، بازتاب دهنده اندیشه‌های بیدارگرایانه خود می‌سازند و خواب بیدادگران فریبکار را آشفته می‌نمایند. «خون پاک صدها هنرمند فرزانه در جبهه‌های عشق و شهادت و شرف و عزت، سرمایة زوال‌ناپذیر آن‌گونه هنری است که باید به تناسب عظمت و زیبایی انقلاب اسلامی، همیشه مشام جان زیباپسند طالبان جمال حق را معطر کند… هنر در مدرسه عشق نشان‌دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی است. هنر در عرفان اسلامی، ترسیم روشن عدالت و شرافت و انصاف و تجسم تلخکامی گرسنگان مغضوب قدرت و پول است.»[۲۷]

 رفتار انسانی با اسیران جنگی

در مشاهده‌هایی که دوست و دشمن از میدان‌ها و فتح و حماسه‌های رزمندگان مسلمان ایرانی داشته‌اند، کسی گزارش از برخورد غیرانسانی با اسیران جنگی نداشته است. همان‌گونه که نبرد عقیدتی در چهارچوب آموزه‌های توحیدی و عدالت‌طلبانه صورت می‌پذیرد، طبعاً پس از پیروزی و چیرگی مجاهدان راه خدا بر تجاوزپیشگان، آنان رفتارهایی متناسب با انصاف و هدایت‌گری گمراهان و فریب‌خوردگان خواهند داشت. امام خمینی تربیت انسانی و الهی را هدف نهایی علم و تعلیم دانسته و ظهور عینی آن در جبهه‌ها؛ در برخورد با اسیران جنگ را از ویژگی‌های پیکارگران راه انبیا می‌شمارد. از دیدگاه معظم‌له، انسانیت برخورد شایسته با مخالفان را می‌طلبد و می‌باید خیر و عدل و انصاف را در گفتار و رفتار با آنان به نمایش نهاد. زیرا هدایت‌گری ـ که شیوة پیامبران است ـ بدون محبت و شفقت ممکن نیست. البته این همه در ارتباط با مخالفانی است که دست به سلاح نبرده و در شمار محاربان نبوده‌اند. «اگر ما تربیت بشویم… با همه اشخاصی که با ما هم حتی مخالف هستند به طور [عادلانه و هماهنگ با] انسانیت عمل می‌کنبم، چنان که الان می‌بینید که ارتش ما و پاسدارهای ما با این اسرایی که آوردند، به طور انسانیت عمل می‌کنند و باید بیشتر عمل کنند. من سفارش می‌کنم تمام کسانی را که این اسیران… در اسارت آنها هستند؛ به حسن سلوک و به رفتار انسانی. زیرا آنان مهمان‌اند… اسلحه داشتن دلیل بر خیانت است و توطئه… اگر هر یک از سپاهیان… عراق که به روی ما اسلحه کشیده است، اسلحه را کنار بگذارد و پناه بیاورد به مملکت اسلامی ما، آنها را مثل مهمانان عزیز می‌پذیریم.»[۲۸]

حمایت دولت خدمت‌گزار از رزمندگان دولت ها در دوران دفاع مقدس، سیاست‌هایی درخور تقدیر داشته و بار سنگین جنگ و جبهه‌ها را تحمل کرده‌اند. «من می‌خواهم حالا… برای شما بازاریان… بعضی گرفتاری‌هایی که دولت الان با آن مواجه است عرض کنم… در سرتاسر کشور اعضای دولت خدمت‌هایی کرده‌اند که در این پنجاه سال نشده است. این همه آیا سزاوار این نیست که ما تقدیر کنیم از آنها و نیز تشکر؟ یک قضیه الان قضیة جنگ است. شما شاید بعضی‌تان بدانند که جنگ در هر روز چقدر خرج دارد، چقدر مهمات می‌خواهد؟ افزون بر آن همه… آن خرابی‌هایی که در جنگ به ما وارد شده است… آواره‌هایی که در شهرها اسکان داده‌اند… دولت… هر روز مواجه با یک مشکلات عظیم است… با این همه با تمام قوا جنگ را مقدم می‌دارد.»[۲۹]

 رهبر فقید انقلاب که همواره پشتیبان دولت ها بوده و کفایت و مدیریت او و همکارانش را ستوده است، در برابر پاره‌ای مواضع جناحی، آن مجموعه را موفق و کارآمد می‌خواند. «ما باید عملکرد دولت را روی هم رفته حساب کنیم، ببینیم که آیا این دولت در این مدتی که در جنگ بوده است و در محاصرة اقتصادی بوده است… موفق بوده روی هم رفته یا نه؟ بی‌انصافی است که ما بگوییم موفق نبوده، بی‌انصافی است که ما بگوییم که این دولت [کارآمد نبوده است]…»[۳۰]

دستاوردهای دفاع مقدس و رسوایی صدام

 امام خمینی در بیان دستاوردهای دفاع مقدس یا به تعبیر دیگر؛ برکات جنگ تحمیلی به آثار درون مرزی و برون‌مرزی آن اشاره کرده است. آشکـــار شــــدن چهـــره فریب‌کارانه صدام و رژیم بعث عراق ـ که مدعی حمایت و رهبری اعراب و صهیونیسم‌ستیزی بود ـ بیش از دیگر برکات جنگ خودنمایی می‌کند. تهاجم به خوزستان و ظلم و قتل همسایگان عرب به دست داد که صدام در راه دستیبابی به قدرت، اعراب را نیز قربانی می‌کند. «یکی از آثار… جنگ تحمیلی این است که دشمن ما (صدام) را روسیاه کرد در دنیا. این شخص می‌خواست که برای خودش یک حیثیتی پیدا کند… حالا هم هرچه می‌خواهد سالوسی کند و نماز بخواند و اظهار اسلامیت بکند… دیگر فایده ندارد… در این خوزستان عربها را غالباً کشتند. اگر ایشان با عرب موافق است، چطور عرب‌کُشی می‌کند؟»[۳۱]

اسلام و بسیج مردمی توانمندی اسلام در بسیج نیروهای انسانی و نظامی کشور، یکی دیگر از دستاوردهای جنگ تحمیلی است که سبب بازدارندگی مهاجمان دیگر می‌شود. پیش از انقلاب و دفاع مقدس، اسلام به صورت یک کیش رسمی و شخصی درآمده بود که تضادی با منافع خودکامگان و استعمارگران نداشت. از این رو بود که مکتب‌های الحادی غرب در میان نسل جوان نفوذ کرده و پرچم‌دار مبارزه با امپریالیسم شدند. با ظهور پدیده انقلاب اسلامی در ایران، اسلام بار دیگر روح حماسی‌اش را در کالبد مسلمانان دمید و آنان را به ظلم ستیزی و بسترسازی سیاسی برای حاکمیت آزادی و عدالت فراخواند. دوران درازمدت جنگ تحمیلی، عرصه فراختری برای آرمان‌گرایی‌های مسلمانان پدیدار ساخت. آنان با عمل و ایثار و استقامت خود نشان دادند که اسلام هنوز توان رهبری و حماسه‌آفرینی در نسل‌های نو را دارد، هرچند که سرمایه‌داری غرب و صهیونیسم آنان را به سمت مصرف‌گرایی و سکس و خشونت و اعتیاد و انتحار رانده‌اند. «شیاطین فهمیدند قدرت اسلام در ایران چیست… خلیجی‌ها فهمیدند که نه، مسائل آنطورها نیست و اگر خدای نخواسته یک وقت شیطنت کنند، ممکن است عکس‌العمل داشته باشد. دیگران هم فهمیدند که نه، قدرت اسلام بیش از این مسائل است که اینها خیال می‌کنند. قدرت اسلام است که یک مملکت را یک پارچه بر ضد آنها به راه می‌اندازند [و] بسیج می‌کند. این قدرت اسلام است. این هم یکی از برکاتی بود که از این جنگ تحمیلی برای آنها ننگ به بار آورد و برای ملت ما سلحشوری و قدرتمندی و بیداری.»[۳۲]

 آنگاه که رهبر فقید انقلاب، نیروهای مردمی و بسیجی را مخاطب خویش می‌سازد، خضوع و خشوع رهبری را در برابر ملت پایدار نشان می‌دهد و به حمایت خالصانه آنان در جبهه‌ها و پشت‌جبهه‌ها، دلگرم و امیدوار و مفتخر است. بی‌گمان همین نگرش واقع‌بینانه امام خمینی بود که رهبر ملت ایران را خدمت‌گزار آنان شناساند و ساحت رهبری انقلاب نظام را از هرگونه خودکامگی پیراست. «در خاتمه به تمامی شما خواهران و برادرانی که در محیط جنگ به زندگانی دلاورانه خود ادامه می‌دهید و از کشته شدن به دست دشمنان خدا در راه خدا ترسی ندارید و با چنگ و دندان از میهن عزیزتان برای رضای خدا دفاع می‌کنید و موجب دلگرمی رزمندگان اسلام می‌شوید و همه چیز را در طبق اخلاص قرار داده‌اید و با فداکاری‌های مکرر، شجاعت و شهامت را در تاریخ سراسر مبارزات بی‌امان‌تان ثبت نموده و می‌نمایید و درس فداکاری و رشادت به مستضعفین جهان می‌آموزید که وعده خدا بر حکومت پابرهنگان جهان حق است، به شما که با مبارزات خویش روی ابرقدرتها و قدرتها را سیاه کردید، درود می‌فرستم و در مقابل صبر و استقامت‌تان خاضع و خاشعم.»[۳۳]

 ظهور ارتش جمهوری اسلامی در عرصه معادلات سیاسی

 دستاورد دیگر جنگ تحمیلی را می‌توان خودنمایی و توانمندی ارتش جمهوری اسلامی به حساب آورد. نیروهای ارتشی، به خصوص نیروی هوایی سهم بسیاری در پیروزی‌ها داشته و همواره دشمنان را دچار وحشت و فروپاشی قدرت ساخته‌اند. امام خمینی با ذکر عبارت معروف «الخیر فی ماوقع» (خیر در رخدادهاست)، جنگ تحمیلی را دربردارنده خیر و برکت برای ملت می‌شمارد و مقاومت ارتش ایران در برابر تهاجم صدام را جلوه‌ای از آن همه به حساب می‌آورد.

 «ضدانقلاب در ایران شایع می‌کردند که ارتش ایران، ارتشی است که از بین رفته و دیگر نمی‌تواند در مقابل دشمن‌ها مقاومت کند… می‌گفتند که اصلاً ارتش لازم نیست، سازمان ارتش باید به هم بخورد… این جنگ تحمیلی ثابت شد که ارتش نیرومند است… و همة کسانی که در ارتش هستند، در رأس ارتش هستند، وفادارند.»[۳۴]

رسوایی سازمانهای ضدامپریالیستی نقاب افکندن گروه‌های مسلح و ضدامپریالیستی چون فدائیان خلق و مجاهدین خلق در دوران دفاع مقدس را باید دستاورد دیگری از آن دانست. شعارهای خلقی و حماسی آنان به هنگام آزمون، بیگانگی خود را با حقیقت و آرمان‌های مردمی نمایاند. «این اشخاصی که ادعا می‌کنند و ادعا می‌کردند که ما طرفدار مظلومین هستیم، طرفدار خلق هستیم، فدایی خلق هستیم، مجاهده برای مردم می‌کنیم، ثابت شد به این که همة این حرف‌ها، صحبت‌های خلاف واقع بوده است و الان که کشور ایران با حزب بعث منحط در جنگ است… از آنها هیچ خبری نیست. این هم یکی از خیراتی بود که برای ما در این جنگ تحمیلی حاصل شد.»[۳۵]

تجلی هم‌گرایی در روزگار جنگ پس از پیروزی انقلاب، به تدریج نغمه‌های اختلاف و ناهمگرایی ملی در کشور پراکنده گشت. رخداد جنگ تحمیلی که سبب ظهور اتحاد و انسجام ملت در مقابل هجوم بعثی‌های عراق شد، بی‌بنیادی آن نظرها و خبرها را به دست داد. «یکی دیگر [از برکات جنگ تحمیلی، نمایش هم‌گرایی‌ها بود… دائماً می‌گفتند که انقلاب در اول یک چیزی داشت، مردم با هم بودند و حال دیگر با هم نیستند… با هم اختلاف دارند … در این جنگ ثابت شد که سرتاسر کشور با هم هستند و مردم به همان روح انقلابی باقی هستند و الان از همه‌جا… جوان‌های ما… درخواستمی‌کنند که به جنگ بروند، لکن احتیاجی نیست.»[۳۶]

شادابی شهروندان و نیروهای مسلح تحرک ملی و نظامی ـ که شادابی و شکوفایی استعدادها را به همراه خود دارد ـ از خیر و برکت‌های دیگر دفاع مقدس است. دوران صلح و آسایش، ملت و به ویژه نیروهای مسلح را به عافیت‌طلبی و سستی سوق می‌دهد. از این رو هرچندگاه یک بار، مانورهای نظامی ضرورت می‌یابد تا آمادگی دفاعی کشورها سنجیده و تداوم یابد. امام خمینی فضای جنگ تحمیلی را شاداب‌کنندة روان‌های خوگرفته به راحت و خمودی می‌شمارد و آن را سبب تحرک اجتماعی می‌خواند.

«وقتی…جنگ واقع می‌شود، انسان را از آن خستگی و از آن چیزهایی که سست می‌کند انسان را… بیرون می‌آورد و او فعالیت می‌کند و جوهره انسان که باید همیشه متحرک و فعال باشد، بروز می‌کند.»[۳۷]

 قدرت‌نمایی ملت ایران رژیم عراق و نیز رژیم‌های حامی صدام در همان هفته‌های نخستین جنگ تحمیلی به دست آوردند که انقلاب مردم ایران، انگیزة فداکاری و هم‌گرایی را پرورش داده و آنان آزادی و استقلال خود را همواره پاس خواهند داشت. بدین سان دستاورد سیاسی یادشده ـ که بازدارنده از تهاجم‌های نظامی دیگر بود ـ درخور تأمل است.

«یکی از امور که باز خیر بود برای ما، این بود که دولت عراق فهمید که با کی طرف است. اینها دائماً… می‌گفتند که اگر ما حمله به ایران کنیم، در همان حملة اول دیگر کار تمام است… حالا فهمیدند که نه، مسأله این‌طور نیست. در عین حالی که ما… بسیج عمومی را اجازه ندادیم… فهمیدند اینها که خیر، کاری از آنها برنمی‌آید و اگر دولت ایران بخواهد، آنها را انشاءالله به زودی از بین می‌برد.»[۳۸]

صلح‌گرایی پس از گذشت دورانی از جنگ تحمیلی، دست‌اندرکاران حاکمیت بعث عراق و همچنین قدرت‌های اروپایی و امریکایی بدین‌واقعیت پی‌بردند که نمی‌توان جنگ بی‌حاصل را ادامه داد و امنیت و منافع خود در منطقه را به خطر انداخت. از این رو کم‌کم فریاد صلح‌طلبی صدام و حامیان او در میان اعراب و غیراعراب در رسانه‌ها آشکار گشت. تردیدی نبود که آنان می‌خواستند صلح تحمیلی را جایگزین جنگ تحمیلی سازند. امام خمینی در صلح و جنگ با دولتها، به تکلیف نظر داشت که اسلام بر دوش حاکمان و مردمان نهاده است. از این منظر شکست و پیروزی را باید بر پایة خرسندی و ناخرسندی خداوند محاسبه نمود. بسا شکست‌هایی که عین فتح و پیروزی است و بسا فتوحات که جز شکست و ننگ به همراه ندارد. «برای اسلام باید جنگ بکنیم، برای اسلام باید فداکاری بکنیم… اسلام گفته است که شما باید پایداری کنید… ما پیروز هستیم. صدام حسین دستش را دراز کرده برای این که با ما مصالحه کند. ما با او مصالحه نداریم. صدام یک آدمی است که کافر است، یک آدمی است که فاسد است، مفسد است و… ما نمی‌توانیم با او مصالحه کنیم. ما تا آخر با آنها جنگ خواهیم کرد و ان‌شاءالله پیروز خواهیم شد… ما هدفمان این است که تکلیفمان را عمل بکنیم. تکلیف ما این است که از اسلام صیانت کنیم… کشته بشویم تکلیف را عمل کرده‌ایم، بکشیم هم تکلیف را عمل کرده‌ایم.»[۳۹]

 امام خمینی چنان که پس از قبول قطعنامه شورای امنیت خاطرنشان ساخت، به صلح پایدار می‌اندیشید. «همان‌طور که قبلاً گفتیم ما با مردم خود، با صداقت صحبت می‌کنیم. ما در چهارچوب قطعنامه ۵۹۸ به صلحی پایدار فکر می‌کنیم و این به هیچ وجه تاکتیک نیست… ما خواستیم به دنیا ثابت کنیم که صدام معتقد به مجامع بین‌المللی نیست و ما تا قبول قطعنامه از سوی عراق جواب دشمنان اسلام را در جبهه‌ها خواهیم داد.»[۴۰]

 رهبر فقید انقلاب در سالگرد فاجعة مکه و یادآوری مظلومیت حاجیان ایرانی، پایان تلخ جنگ تحمیلی را خاطرنشان می‌سازد و ملت را به شکیبایی فرامی‌خواند. «در این روزها ممکن است بسیاری از افراد به خاطر احساسات و عواطف خود، صحبت از چراها و بایدها، نبایدها کنند، هرچند این مسأله به خودی خود یک ارزش بسیار زیباست، اما اکنون وقت پرداختن به آن نیست… من باز می‌گویم که قبول این… قطعنامه برای من از زهر کشنده‌تر است، ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم.»[۴۱]

 [۱] . صحیفة امام، ۲۱/ ۲۰۵٫

[۲] . سورة نساء/ ۷۴٫

 [۳] . سورة صف/۴٫

[۴] . صحیفة امام، ۲۰/ ۳۹۱ ـ ۳۹۰٫

[۵] . همان، ۱۳/ ۲۷۶٫

[۶] . همان، ۲۶۹٫

[۷] . همان، ۲۰/ ۱۱۸ ـ ۱۱۵٫

 [۸] . همان، ۲۸۶ ـ ۲۸۵٫

 [۹] . همان، ۱۳/ ۲۳۲٫

[۱۰] . همان، ۲۳۵ ـ ۲۳۴٫

[۱۱] . همان، ۱۷/ ۲۹۳٫

[۱۲] . همان، ۳۶۹٫

[۱۳] . همان، ۲۲۲٫

[۱۴] . همان، ۱۵۲ ـ ۱۵۱٫

[۱۵] . همان، ۱۰۸٫

[۱۶] . همان، ۲۰/ ۳۸ ـ ۳۷٫

[۱۷] . همان، ۱۳/ ۴۰۸٫

[۱۸] . همان، ۴۵۵ ـ ۴۵۴٫

[۱۹] . سورة هود / ۱۱۲٫

[۲۰] . صحیفة امام، ۱۳/ ۴۶۳ ـ ۴۶۲٫

[۲۱] . رک: وسائل‌الشیعه، کتاب جهاد، ۱۵/ ۱۶٫

[۲۲] . صحیفة امام، ۱۳/ ۵۱۵ ـ ۵۱۳٫

[۲۳] . سورة آل عمران/ ۱۶۹٫

[۲۴] . سورة فجر/ ۳۰ ـ ۲۹٫

[۲۵] . صحیفة امام، ۱۷/ ۱۳۵٫

[۲۶] . همان، ۲۰/ ۱۹۶٫

 [۲۷] . همان، ۲۱/ ۱۴۵٫

[۲۸] . همان، ۱۳/ ۵۱۱٫

[۲۹] . همان، ۱۷/ ۲۷۴٫

[۳۰] . همان، ۲۰/ ۱۲۶٫

[۳۱] . همان، ۱۳/ ۳۳۱٫ [۳۲] . همان، ۳۳۲ ـ ۳۳۱٫

[۳۳] . همان، ۵۴۴٫ [۳۴] . همان، ۲۴۶٫ [۳۵] . همان.

[۳۶] . همان، ۲۴۷٫

[۳۷] . همان.

[۳۸] . همان، ۲۴۸ ـ ۲۴۷٫

[۳۹] . همان، ۲۵۱ ـ ۲۵۰٫

[۴۰] . همان، ۲۰/ ۱۰۱٫

[۴۱] . همان، ۹۵ ـ

 



 

رهبری امام خمینی در دوران دفاع مقدس 1

 

رهبری امام خمینی در دوران دفاع مقدس 2

 نسخه قابل چاپ    ارسال این صفحه به دوستان
تاریخ و زمان انتشار: دو شنبه 23 شهریور 1394
تهیه و تنظیم: شفیق فکه
منبع : ابوالفضل هدایتی
ارسال نظر:
 
عنوان  
رایانامه  
متن نظر  
کد امنیتی = ۹ + ۵