مهران در پايانِ جنگ/ مروري بر سومين و چهارمين اشغال و آزادسازي مهران در مقطع پاياني جنگ

ازآنجايي‌كه موقعيت جغرافياي نظامي مهران هرگز در مكان‌گزيني آن مورد توجه قرار نگرفته، شهر در نزديك‌ترين نقطه به صفر مرزي (5 كيلومتري مرز)، در منطقه‌اي پست ايجاد شده كه در زير ديد مستقيم بلندي‌هاي مرزي قرار گرفته است. موقعيت مكاني مهران و توسعه‌طلبي ديكتاتورهاي حاكم بر عراق، سبب شده است تا در مواقع بحراني شدن روابط ايران و عراق، اين شهر مرزي به‌منزلۀ نزديك‌ترين منطقۀ ارتباطي محور شمال- جنوب، همواره در معرض تاخت‌وتاز قرار گيرد؛ طوري كه در درگيري‌هاي مرزي سال‌هاي 1353- 1350، مهران و روستاهاي پيراموني آن بارها هدف آتش توپ‌خانۀ ارتش عراق قرار گرفت. در هشت سال جنگ تحميلي نيز اين شهر چهار بار اشغال، سپس آزاد شد. در واقع شهر مهران سه بار به دست ارتش بعثي و يك‌بار در همكاري سازمان مجاهدين خلق (منافقين) با اين ارتش، اشغال و هر بار با تلاش و همت رزمندگان ايران اسلامي آزاد شد.

 

دشمن اولين بار مهران را در هجوم سراسري خود به ايران در سال 1359، اشغال كرد، اما پس از متحمل شدن شكست سنگين در نبرد بيت‌المقدس، به دليل ناتواني در پدافند از ساير مناطق اشغالي، از مهران نيز عقب‌نشيني كرد و بر بلندي‌هاي مشرف بر آن مستقر شد. ارتش عراق پس‌ازاين كه در شبه‌جزيرۀ فاو شكست سختي خورد، اهميت راهبردي اين شبه‌جزيره را با شهر مهران همسان دانسته، از رخنه‌هاي موجود در خطوط پدافندي مهران سود جست و در ارديبهشت 1365، شهر را براي بار دوم، تصرف كرد. اشغال دوم، بيش از دو ماه طول نكشيد و در نبرد كربلاي 1 در تيرماه همان سال، آزاد شد. زمان اشغال سوم و چهارم مهران، به روزهاي پاياني جنگ بازمي‌گردد كه در هر دو مورد، نيروهاي خودي مانع استقرار دشمن در منطقۀ اشغالي شدند؛ طوري كه طي چند روز، دشمن را عقب رانده، شهر را آزاد كردند.

 

در بخش اول اين نوشته، دوره اول و دوم اشغال و آزادسازي مهران (با عمليات‌هاي والفجر 3 و كربلاي 1) بررسي گرديد. بخش دوم نوشتۀ حاضر به دو بار اشغال (توسط منافقين و ارتش بعثي) و آزادسازي مهران در روزهاي پاياني جنگ و همچنين بازسازي اين شهر اختصاص يافته است كه در زير مي‌آيد:

 

جنگ در روزهاي نهايي وارد مرحله‌اي جديد شد و در تحوّلي تعيين كننده، پايان آن رقم خورد. در اين مقطع از جنگ ابتدا برتري نيرو و تجهيزات ارتش عراق در وضعيت خاصي كارامد شد و كفه‌ي موازنه‌ قدرت به سمت دشمن سنگين شد، اما بار ديگر نيروهاي انقلابي نظام جمهوري اسلامي غلبه ايمان بر ابزار را نشان دادند و ابتكار عمل را از دشمن گرفتند. از آخر خرداد تا اواخر مرداد 1367، عراق با به‌كارگيري سازمان مجاهدين خلق ايران (منافقين) و ارتش تقويت شده‌ي خود، به سرزمين ايران اسلامي از جمله مهران حملات متعددي كرد. در مقابل اين حملات، رزمندگان جمهوري اسلامي به مقابله برخاستند و متجاوزان را به فرار واداشتند. در اين مقطع كوتاه از جنگ، سازمان مجاهدين خلق ايران (منافقين) با كمك ارتش عراق شهر مهران را دو بار –پيش و پس از پذيرش قطعنامه- اشغال كردند كه در ادامه شرح اين دو دوره‌ي اشغال و آزادسازي مي‌آيد.

 

 مسئوليت دفاع از منطقه مهران

 

پيروزي ايران در عمليات كربلاي 1 در مرداد 1365 كه باعث آزادسازي شهر مهران و مناطق پيراموني آن شد، استراتژي دفاع متحرك عراق را با چالش اساسي روبه‌رو كرد. در مقابل پيروزي در اين عمليات، براي ايران عامل تحولات اساسي بود. اين پيروزي انگيزه لازم را براي تلاش بيشتر در فرماندهان نظامي ايجاد كرد تا براي برنامه‌ريزي و طراحي عمليات سرنوشت‌ساز دست به كار شوند. عمليات‌هاي محدود كربلاي 2 و كربلاي 3 و عمليات فتح 1 از جمله عمليات محدود اين دوره و عمليات‌هاي كربلاي 4 و كربلاي 5 از جمله عمليات‌هاي سرنوشت‌ساز اين دوره بودند. پيروزي عمليات كربلاي 5 در نزديكي بصره، زمينه تصويب قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل را به ارمغان آورد. نتيجۀ ديگر اين عمليات‌ها و پيروزي‌ها، درگير شدن عراق با عمليات‌هاي ايران در جنوب و نداشتن مجال براي حمله به شهرهايي مانند مهران بود كه در گذشته دو بار توسط عراق اشغال شده بود.

 

در اين برهه زماني، قرارگاه نجف كه مسئوليت پدافندي و سرزميني جبهه‌هاي مياني را بر عهده داشت، مسئوليت دفاع منطقه‌ي مهران را به قرارگاه تاكتيكي فتح 1 واگذار كرد. در سال 1367 يگان‌هاي زير از شمال تا جنوب نوار مرزي شهرستان مهران مستقر بودند:

 

◦تيپ 40 سراب (ارتش) در شمال رودخانه گدار خوش.

◦لشكر 84 پياده خرم‌آباد (ارتش) از رودخانه‌ي گدارخوش تا زالوآب.

◦لشكر 16 زرهي قزوين (ارتش) از زالوآب تا رودخانه‌ي گاوي.

◦لشكر 11 اميرالمؤمنين (سپاه پاسداران) از رودخانه‌ي گاوي تا جبل حمرين.

◦گردان قائم ياسوج (سپاه پاسداران) از جبل حمرين تا تپه‌ي رحمان.

◦بخشي از تيپ 37 زرهي شيراز (ارتش) در محدوده‌ي چنگوله.

 

همانگونه كه گفته شد سرگرم شدن عراق در جبهه جنوب، مانع از تهاجم گسترده ارتش اين كشور به جبهه مياني، به خصوص منطقه عمومي مهران، شد. اما اين وضعيت دوام چنداني نداشت و متعاقب قدرت گرفتن دوبارۀ ارتش عراق  در ماه‌هاي پاياني جنگ -در اثر تجهيز آن از سوي حاميان منطقه‌اي و بين‌المللي اين كشور- اين حملات دوباره از سر گرفته شد و در مدت زمان بسيار محدودي مهران و نواحي اطراف آن 2 بار به اشغال ارتش بعثي و سازمان مجاهدين خلق (منافقين) كه به ياري عراق شتافته بودند درآمد. در اين ميان قرارگاه فتح با يگان‌هاي مستقر خود، پدافند از مهران را انجام داده و همه اين يگان‌ها بخصوص لشكر 11 اميرالمؤمنين در بازپس‌گيري مهران و حومه آن و انهدام قواي دشمن رشادت بسياري از خود نشان دادند.

 

 اشغال سوم مهران در آستانه‌ي پذيرش قطعنامه 598

 

سازمان مجاهدين خلق (منافقين) با مشاركت و پشتيباني ارتش عراق روز 29 خرداد 1367 در منطقه‌ي مياني ايلام، وارد عمل شد. سير حوادث سياسي-نظامي ايران اين باور را در منافقين تقويت كرده بود كه نيروهاي نظامي و امنيتي جمهوري اسلامي ايران بر اثر استمرار جنگ فرسوده شده‌اند و در صورت وارد آمدن يك ضربه‌ي نظامي، مردم به آنان (منافقين) خواهند پيوست و حاكميت نظام، به‌ويژه در اين منطقه فرو خواهد ريخت.

 

 با اين تصور، منافقين عمليات چلچراغ را در منطقه عمومي مهران با شعار امروز مهران، فردا تهران آغاز كردند. استعداد آنان در اين اقدام، 3 هزار تن بود كه در 15 گروه سامان‌دهي شده و در گروه را تيپ ناميده بودند. اين گروه‌ها كه از طرف حكومت بغداد تجهيز شده بودند، در پناه يگان‌هاي عراقي عمل مي‌كردند. بدين ترتيب، منافقين درحالي‌كه با يگان‌هاي زرهي و آتش سنگين توپخانه‌ي عراق پشتيباني مي‌شدند از دو محور به مهران حمله‌ور شدند. محور اصلي هجوم آنان محدوده‌ي بهرام‌آباد-مهران بود و در حوالي پاسگاه رضاآباد تك پشتيباني مي‌كردند.

 

پيش از آغاز درگيري، عراق با اجراي آتش سنگين توپخانه در محور قلاويزان و شليك گلوله‌هاي منور در محور كنچانچم، زمينه‌هاي نفوذ گروهي از منافقين را به منطقه فراهم كرد كه لباس سربازان ارتش جمهوري اسلامي را پوشيده بودند. بدين ترتيب، گروه‌هاي سازمان‌دهي شده‌ي منافقين توانستند در حدفاصل تپه‌ي 270 تا پاسگاه مرزي تعان از نقاطي كه پوشش دفاعي مناسبي نداشتند، به عقبه‌ها نفوذ كرده، منتظر دريافت دستور بمانند. با اين مقدمه عمليات دشمن آغاز شد. پس از اجراي آتش تهيه، دشمن توانست با ايجاد رخنه در خط پدافندي لشكر 16 زرهي قزوين، از آن عبور و با بستن جاده‌ي مواصلاتي و تنگه‌ي كنچانچم، لشكر اميرالمؤمنين را محاصره كند. در همين زمان، گروه‌هاي سازمان‌دهي شده‌ي منافقين كه از مدتي قبل در عمق منطقه پخش شده بودند، با پشتيباني ارتش عراق به مهران حمله كردند.

 

نيروي متجاوز، پس از شكستن خط پدافندي، شهر مهران را در ساعت 30: 8 روز 29 خرداد 1367 براي سومين بار از ابتداي جنگ اشغال كرد. به دنبال اشغال مهران محدوده‌ي تنگه‌ي كنچانچم تا حوالي شهرك ملكشاهي و از سه‌راهي صاحب‌الزمان تا شيار آبزيادي نيز به تصرف متجاوزين درآمد. در اين اشغال، حدود 250 نفر از رزمندگان اسلام شهيد يا اسير شدند كه طي روزهاي اشغال، منافقين تعدادي از اسيران را سر بريدند و بقيه را به اردوگاه‌هاي منافقين در عراق منتقل كردند.

 

 منافقين در عمليات چلچراغ سوار بر تانك‌هاي عراقي

 

 اندك زماني پس از سومين اشغال مهران نيروهاي غيور مردمي عشاير، بسيج و لشكر 11 اميرالمؤمنين (ع) در منطقه حاضر شدند و در همان روز اول، نيروهاي منافقين را در تنگه‌ي كنچانچم و سه‌راهي مهران-دهلران-ترشابه متوقف كردند. در گام بعدي، با افزوده شدن شما قواي خودي، در روز يكم تير 1367 متجاوزان تا پشت مرزهاي بين‌المللي عقب رانده شدند. دشمن با اجراي اين عمليات درصدد محك زدن توان خود و توان جمهوري اسلامي بود، اما با عقب رانده شدن منافقين از شهر مهران، عمليات چلچراغ با افق تاريكي روبه‌رو شد و صرفاً در حد يك اقدام تبليغاتي باقي ماند.

 

اشغال چهارم مهران بعد از پذيرش قطعنامه‌ي 598

 

پس از اين كه ايران قطعنامه 598 را در 27 تير 1367 به‌صورت رسمي پذيرفت، معادلات سياسي – نظامي منطقه و استراتژيكي جنگ دگرگون شد. در واقع، طراحي‌ها و برنامه‌ريزي‌هاي دشمن بر اساس استراتژي ايران تنظيم شده بود كه مطابق آن، جنگ تا دست‌يابي به حقوق كامل ايران و سركوب متجاوز ادامه مي‌يافت؛ اما پذيرش ناگهاني قطع‌نامه، فرماندهي دشمن و حاميان منطقه‌اي و جهاني‌اش را غافلگير كرد. عراق دليل موافقت ايران با مفاد قطعنامه‌ي 598 را ناتواني جمهوري اسلامي در جنگ ارزيابي كرد. عراقي‌ها تصور مي‌كردند كه پذيرش قطعنامه، به ايجاد گسست در مجموعه‌ي نظام جمهوري اسلامي انجاميده است. بر اين اساس، صدام مي‌كوشيد براي به دست آوردن امتيازات بيشتر و دست يافتن به خواسته‌هاي تاريخي خود، بار ديگر –همچون آغاز جنگ- به مرزهاي ايران، از قصر شيرين تا خرمشهر، يورش ببرد.

 

 به مانند روزهاي آغاز جنگ، عراق در اين مقطع نيز با يك لشكر و 4 تيپ تقويت شده به منطقه‌ي وسيعي از مناطق مرزي استان ايلام حمله كرد. اما مردم ايران فراتر از معيارهاي كلاسيك و فارغ از قيدوبندهاي سازمان‌هاي نظامي، وارد عرصه‌ي كارزار شدند.

 

 عراقي‌ها با اين تصور كه پذيرش قطعنامه عزم ملي ايرانيان را متلاشي و آسيب‌پذيري جمهوري اسلامي را تشديد كرده است، پيش‌بيني مي‌كردند كه با وارد آوردن يك ضربه‌ي نظامي مؤثر، مناطق مهمي را تصرف خواهند كرد. يگان‌هاي ارتش عراق با اين پندار، اول مرداد 1367، همزمان از چهار محور به استان ايلام حمله كردند:

 

◦محور مندلي – سومار- تنگه كوشك –ايوان

◦محور ترساق – ميمك- صالح‌آباد- سه‌راه كمربندي (سه‌راهي جندالله) – ايلام

◦محور زرباطيه، مهران- تنگه‌ي ترشابه

◦محور علي غربي – چيلات- تنگه‌ي ترشابه- تنگه‌ي تينه- زرين‌آباد

 

در محور زرباطيه – مهران- تنگه‌ي ترشابه، هدف اصلي دشمن بعد از اشغال شهر مهران، عبور از تنگه‌ي ترشابه و الحاق با نيروهاي شمالي در تنگه‌ي كنچانچم و تأمين دو جناح منطقه‌ي عملياتي بود. قواي اشغالگر، با اين هدف، پس از عبور از خط پدافندي لشكر 16 قزوين توانستند از طرف بهرام‌آباد، شهر مهران را تصرف و تا سه‌راهي صاحب‌الزمان نفوذ كنند. سپس به سوي تنگه‌ي ترشابه به حركت درآمدند تا با گسترش دامنه‌ي مناطق اشغالي در عمق خاك ايلام، مواضع خود را تثبيت كنند.

 

پس از اين تجاوز، آقاي هاشمي جانشين فرماندهي كل قوا به لشكر 11 اميرالمؤمنين مأموريت داد تا ضمن انجام دادن وظيفه‌ي پدافند سرزميني، يگان‌هاي ارتش را در خطوط دفاعي پشتيباني و حمايت نمايند.

 

 لذا درحالي‌كه ارتش عراق در اين تهاجم پاياني اميدوارانه در استان ايلام پيشروي مي‌كرد و نوار مرزي را تا عمق چند ده كيلومتر اشغال كرده بود، مردم دلاور و شهادت‌طلب ايلام وارد عرصه شدند و با هدايت و فرماندهي لشكر 11 اميرالمؤمنين (ع) در چهار محور هجوم دشمن به مقابله با متجاوزان پرداختند.

 

در محور سوم –يعني مهران- اگرچه طولاني‌ترين درگيري رخ داد، اما اين درگيري شدت چنداني نداشت. در اين محور، 3 گردان سپاه و رزمندگان غيور اين دو ايل ملكشاهي و شوهان زير نظر لشكر 11 اميرالمؤمنين در برابر مهاجمان صف‌آرايي كردند و به مقاومت پرداختند. در اين محور، پس از بسته شدن مسير پيشروي دشمن، آتش درگيري شعله‌ور و جنگ‌وگريزي آغاز شد كه تا دو هفته ادامه داشت. سپس با پيوستن نيروهاي تازه‌نفس كه از محورهاي ديگر آزاد شده بودند و پشتيباني هلي‌كوپترهاي حماسه‌ساز هوانيروز ارتش، خسارت سنگيني به قواي دشمن به‌ويژه به نيروهاي زرهي‌اش وارد شد و دشمن به‌ناچار عقب‌نشيني كرد. اما در راه بازگشت، به دليل مسدود شدن جاده، ناگزير خود را از طريق دشت به تنگه‌ي كنچانچم و رضاآباد رساند و در مدخل سه‌راه كمربندي ايلام-مهران به نيروهاي محور صالح آباد پيوست. در اين محور نيز فشار سنگين رزمندگان اسلام –با كمك خلبانان قهرمان هوانيروز- دشمن را به عقب‌نشيني ديگري تا ارتفاعات غرب مهران در نزديكي مرز واداشت.

 

در مرحله‌ي چهارم آزادسازي مهران و مناطق پيراموني آن، 60 نفر از رزمندگان لشكر 11 اميرالمؤمنين شهيد يا مجروح شدند؛ 4 نفر نيز به اسارت دشمن درآمدند. در روز 12 مرداد 1367 نيروهاي عراقي به‌طرف مرز بين‌المللي عقب‌نشيني كردند؛ اما ارتفاعات سركوب حاشيه‌هاي مرز را تا زمان تجاوز كويت در اختيار داشتند.

 

سه‌راه جندالله؛ تانك‌هاي منهدم شده‌ي عراقي در جريان آزادسازي سوم و چهارم مهران در اين يادمان به نمايش گذاشته شده است.

 

 بازسازي مهران پس از پذيرش مجدد قرارداد 1975 توسط عراق

 

مقاومت و ايستادگي مردم در برابر تجاوز دشمن در روزهاي پاياني جنگ كه بر اثر آن مناطق اشغال شده‌اي چون مهران براي چندمين بار از تسلط اشغالگران خارج گرديد  سبب شد تا بار ديگر توانايي انقلابي نظام جمهوري اسلامي آشكار شود و موقعيت جهاني ايران اسلامي تقويت شود. بدين ترتيب، بار ديگر در عرصه بين‌المللي معادلات سياسي به نفع ايران تغيير كرد و در ميدان جنگ نيز بار ديگر توازن قواي دو طرف برقرار شد و عراق ناگزير آتش‌بس را پذيرفت و در 29 مرداد 1367، نيروهاي سازمان ملل بين نيروهاي ايران و عراق مستقر شدند.

 

 ادعاي ارتش عراق در هجوم به ايلام، تصرف اراضي «ميمك- صالح آباد» و شمال مهران بود. ارتش عراق همچنين مي‌خواست بخش‌هاي غني و نفت‌خيز جنوب اين استان را به خوزستان تحت اشغال متصل كند! اما عراق با همه اقدامات غيرانساني كه در هشت سال جنگ مرتكب شد، هرگز به اين هدف نرسيد و در برابر اراده‌ي مردم و رزمندگان اسلامي، به ‌ناچار شكست را پذيرا شد.

 

 لازم به ذكر است كه سرانجام پس از برقراري آتش‌بس بين ايران و عراق و نيز سپري شدن دو سال جنگ سرد، حاكمان عراق در 12 مرداد 1369، قرارداد 1975 الجزاير را پذيرفتند و آن را فصل الخطاب اختلاف‌هاي خود با ايران قرار دادند. همچنين پيش از حمله‌ي عراق به كويت، به دليل قرار گرفتن در موقعيت نه جنگ، نه صلح و پس از آن نيز به سبب روابط سرد و شكننده‌ي ايران و عراق، بازسازي اساسي شهرهاي مرزي از جمله مهران، به سختي ممكن بود. قرار گرفتن شهر مهران در مرز مشترك با عراق نيز بازسازي را دشوارتر مي‌كرد. از سال 1371 پس از سرگرم شدن ارتش عراق به جنگ دوم خليج‌فارس (كويت)، بازسازي ويراني‌هاي مسكوني مهران، با مشاركت جنگ‌زدگان مهراني شروع شد و در سال 1373 پايان يافت.

 

 

 


 

 

تهیه و تنظیم کننده: فکه ، منتخب ستارگان آسمانی

 

 

تاریخ و زمان انتشار: چهار شنبه 28 مهر 1395
تهیه و تنظیم:
منبع : مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس